می خوام از گردان حمزه سید الشهدا تیپ دوم نبی اکرم (ص)براتون بگم ، گردان خط شکنی که نماز شب و دعای سحر رزمنده های اون زبونزد همه بود.بچه های گردانهای دیگه اسم این گردان رو گذاشته بودن «گردان عرفا» یا «گردان حسین جان» چرا که بیشترین صدایی که نیمه شب ها از برو بچه های این گردان به گوش می رسید، ذکر حسین جان بود !
بچه های گردان حمزه سیدالشهداء اسلام آباد غرب ویژگی های منحصر به فردی داشتن و همه چیزشون با دیگرون متفاوت بود، حتی خداحافظی گردنشون. در حالت عادی وقتی دو نفر برای مدت کوتاهی از هم جدا می شن با هم خداحافظی می کنن. بعضی وقتها خداحافظی کمی چرب تر می شه و اون وقتیه که احتمالا مدت جدایی بیشتر طول می کشه و برخی اوقات هم خداحافظی مشروطه یعنی اگه ندیدمت خداحافظ که اینجا هم خداحافظی کمی غلیظ تره همراه با چاشنی اشک، در آغوش کشیدن و بدرقه طولانی با چشمهای اشکبار.
اما یه خداحافظی هست که خیلی های تجربه نکردن. اون هم خداحافظی دو تا دوست صمیمیه که به هم عشق می ورزن و واسه یکی، دو ساعت جدایی هم دلگیر می شن ...
و این بار وقتی بالای سرش می رسی بدنش تکه تکه شده، یه نگاهش به آسمونه و یه نگاش تو چشمای تو و یه لبخند کمرنگ ولی واقعی گوشه لباش. بعد بهش بگی اگه با بچه ها کاری داری بگو و اون جواب بده حلالم کن!
و تا میای جواب بدی تو آخرین لحظه بگه: راستی اگه با آقا کاری داری بگو و ...شما بودی چطور جواب خداحافظی شو می دادی؟
منم همون کار رو کردم! خب اینم یه مدل خداحافظیه دیگه که توی گردان حمزه مد بود.
حالا به حرف من رسیدید چرا می گم این گردان با بقیه گردانها تفاوت داشت!
جانباز مصیب بیانوندی
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :429579
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1224]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1682]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1342]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2