در تاریخ کربلا و مقاتل آمده دشمن بارها خواست به خیمه گاه اهل البیت علیهم السلام حمله ببره ولی با زنده بودن امام حسین(ع) که خود غیرت الله بود ناکام ماند. عمر سعد تصمیم گرفت این کار رو بعد از شهادت آقا عملی کنه. پس از اینکه امام در محاصره قرار گرفت و هر کس هر چی داشت روسر آقا خالی کرد و حرمله ملعون هم با تیر سه شعبه سینه آقا رو شکافت، امام (ع) محکم با زانو به زمین خورد. خیلی تلاش کرد که بلند بشه ولی دیگه تیر حرمله کار رو پیچیده کرده بود. توی این مرحله و موقعیت بود که سپاه دشمن آهنگ خیمه گاه رو برای سربازان نواخت و هر کس از هر سو به خیمه گاه امام حسین(ع) حمله کرد، اما یادتون نره که دشمن قبل از اینکه آهنگ حمله رو سر بده شروع می کنه به رجز خونی و عملیات روانی و شکستن روحیه ها مثل جنگ روانی استکبار جهانی. اینجا بود که امام(ع) هر چی تلاش کردند نتونستند از زانوی مبارک بالاتر بلند بشن همون جا بود که یک نگاه به خیمه گاه و یک نگاه به آسمان و تا رمق در جان داشتند دندانهای مبارک روی همدیگه فشردن و یک آه جانسوز کشیدند و روی زمین گرم کربلا با صورت افتادند! حالا غرضم از این شاهد مثال چی بود براتون میگم. همه بچه های گردان تبوک تیپ نبی اکرم(ص) شهرستان سُنقر کرمانشاه قبل از عملیات کربلای 5 پشت خاکریز منتظر دستور و رمز عملیات بودند، هر کی تو فکر خودش رفته بود،یکی تو فکر زن و بچه یکی به فکر دنیا و پدر و مادر اون یکی به فکر شغل آینده اش و......که فرمانده گردان سردار« اسمعلی فرهنگیان » همین داستان رو برای بچه های گردان با اون حالت حماسی خودش بازگو کرد باور کنید همه بچه ها انگار خودشون توی کربلا بودند و می خواستند از جا بلند بشن ولی تاب بلند شدن رو نداشتن که یک مرتبه شهید پرویزی، مسئول تبلیغات گردان با اون شوخ طبعی همیشگیش به همراه غیرت کردیش فریاد زد هر کی هر جا که نشسته بگه یا حسین(ع)و بلند بشه، دیدم همه گردان با یا حسین کربلایی خود از جا بلند شدند و به خط زدند. حالا راستی تو این زمانه و این همه تهدیدات رنگارنگ دشمن غیرتیها کجایند!! که با اون تفکر یک یا حسین دیگه سر دهند و نظام مقدس اسلامی رو یاری دهند. یادمون نره که شهدا از ما چه انتظاری داشتند و چی خواستند، یادمون نره که هنوز خونشون خشک نشده و بچه هاشون گرد یتیمی رو سراشونه، یادمون نره که هنوز بدن هاشون توی بیابونهای غیرت آباد گمنام، بی نام و نشونند . ضروریات دینمون از تمام زندگی پر زرق و برق این قماش باارزش تره، قهرمونا، امر به معرف و نهی از منکر جامعه اسلامی همون یا حسین گفتنه که واجبه و باید همگی اون رو سر بدیم و دست به زانو بلند شیم و به صف کفار و منافقین، استکبار و تهاجم فرهنگی یورش ببریم .
به قلم روحانی جانباز مصیب بیانوندی
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :429553
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1224]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1682]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1342]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2