سنندج تازه آزاد شده بود.هنوز امنیت نداشت.داشتیم می رفتیم باشگاه افسران
یک نفر جلوی ماشین مان را گرفت.( آقا ! خانم من مریض است؛خیلی حالش بد است.خواهش می کنم)....
نگذاشت حرفش را تمام کند.سوار شو بریم! گفتم:حاجی منطقه نا امنه ، نباید به کسی اعتماد کرد!
گفت:نترس! دشمن ما ضد انقلاب بود که از شهر بیرون رفت.مردم با ما هستند.
همین اعتمادش به مردم بود که کردها آنقدر می خواستندش...
حاج احمد متوسلیان برگرفته شده از کتاب(خدمت از ماست)
دل سوخته ::: پنج شنبه 89/6/18::: ساعت 9:36 عصر
محبت دوستان: نظر
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :429791
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :429791
>>اوقات شرعی <<
>> چفیه<<
>> پیوندهای روزانه <<
وصیتنامه شهید تورجی زاده [32]
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1225]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1682]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1353]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1225]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1682]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1353]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
>>لوگوی وبلاگ من<<
:: لینک دوستان ::
:: لوگوی دوستان ::
>>موسیقی وبلاگ<<
>>آرشیو شده ها<<
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<