بسم الله الرحمن الرحیم
امروز دوباره دلم گرفته بود .مثل همیشه رفتم سراغ آلبوم جبهه شروع کردم به دیدن عکس های دوستان شهیدم بعد هم نامه هاشون را آوردم کنار عکس هاشون ،شروع کردم به خواندن ،هنوز بعد از گذشت سالها برایم تازه ست. بهشون گفتم خوشا به حالتان رفتید هم از یک آزمایش بزرگ سر بلند شدید، وهم نیستید ببینید این چند سال راجع دفاع مقدس چه صحبت هایی که نشد.
سیاسیون برای پیروزی حزبشون و به کرسی نشوندن حرفشون،فیلم سازان برای جذابیت فیلم هاشون و بالا بردن فروششان،خبرنگاران برای بدست آوردن خبر جنجالی، و نظامیون برای...ولی واقعیت این است که در مقطعی از تاریخ این کشور، مورد تجاوز قرار گرفت. هر کسی بسته به نیت خود جلو اومد. یکی به خاطر خدا و وظیفه شرعی، یکی به خاطر دفاع از ناموس، یکی به خاطر دوستی وطن.
همشون هم قسم شدند، جلوی تجاوز را گرفتند، دشمن را سر جایش نشوندند. همه میدونند در دویست سال گذشته هر وقت به این کشور تجاوز شده، قسمتی از خاکش جدا شده، ولی این باربه کمک خدا این طور نشد.ولی حالا چی، دیگر جنگ تمام شده، بچه های امروز جنگ را ندیده اند. خبر از ایثار و از خود گذشتگی،این ملت ندارند. خبر از درد و رنج دویست هزار خانواده شهید که هنوز بعضا منتظر عزیزانشون هستند ندارند. آیا درست است ما حرفی بزنیم و یا کاری انجام دهیم، که باعث رنجش این قشر عظیم جامعه بشویم.نمی دانم تا حالا شده یک سری به آسایشگاه جانبازان
زدید. نمی دانم با درد و رنج مجروحین شیمیایی آشنا هستید.بگذریم!!! آیا تا به حال شده دندون درد بگیرید، یک شب تا صبح نخوابید.؟
سالهاست که عزیزان ما این درد و رنجها را تحمل می کنند، بدون هیچگونه توقع و منتی فقط برای رضای خدا.پس بیاییم کمی منصف باشیم، و درست قضاوت کنیم و مواظب صحبتها ورفتارمان باشیم. باعث تشویش اذهان عمومی نشویم،ارزشهای دفاع مقدس را زیر سوال نبریم. انشاءالله اگر عمری بود، در آینده از حال و احوال بچه های جنگ و معنو یتهایشون بیشتر می نویسم. برای آشنایی نسل سوم انقلاب،و در آخر با زیباترین کلام از شهید حمید باکری سخنم را به پایان می رسانم...شهید باکری قبل از عملیات، والفجر گفته بود: دعا کنید که، خداوند شهادت را نصیب شما کند، در غیر این صورت زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود،و رزمندگان امروز سه دسته می شوند.1- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند، واز گذشته خویش پشیمان می شوند.2- دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند،ودر زندگی مادی غرق می شوند.3- دسته ای بر گذشته خود وفا دار می مانند،واحساس مسولیت می کنند،که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد.خون دل خوردن سخت تر از خون دادن است.پس از خدا بخواهید،که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید،چون عاقبت دو دسته اول و دوم ختم بخیر نخواهد شد،وجزء دسته سوم ماندن هم بسیار سخت و دشوار خواهد بود..والسلام.
بازدید دیروز: 11
کل بازدید :430662
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1226]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1683]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1357]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
![درد دل - چفیه](http://www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/chafieh/1213784927.gif)
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2
![](http://www.parsiblog.com/IMGs/arr_whois.gif)