• وبلاگ : چفيه
  • يادداشت : قبرستان بي زائر
  • نظرات : 3 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     


    راستي لوگو وبلاگ هم ميتوني قرار بدي... .

    سلام... .

    بالاخره وبسايت راه اندازي شد...!

    لطف کن لينک وبلاگ " دفتر کاهي " رو به " وبسايت نويد شهادت " تغيير بده با آدرس :

    www.navideshahadat.com


    التماس دعا... .

    سلام
    حتما يه سر به من بزنيد و در نظر سنجي سوم تير شرکت کنيد
    منتظرم
    متن زير، آخرين دست نوشته ي دكتر مصطفا چمران مي باشد كه چند دقيقه قبل از شهادت آن را نگاشته است.

    ((اي حيات! با تو وداع مي کنم، با ... .))

    سلام دوست عزيزم

    بازهم مثل هميشه زيبا انتخاب كرده ايد. خداوند ما را شرمنده ايثارگران نكند

    التماس دعا

    سلام عليكم

    خداوند شما را ماجور فرمايد انشاالله

    در پناه حقتعالي موفق و مويد باشيد

    الهي با شهدا محشور شويد انشاالله

    يا هو من لا هو الا هو

    الله حافظ

    سلام

    حماسه سوم تير گرامي باد

    منتظر نظر شما در مورد حماسه سوم تير

    سلام با مطلبي راجع به...
    سگ تکويناً نجس نيست . خون تکويناً نجس نيست . نطفه تکويناً نجس نيست . اگر شرح اينها را نجس دانسته و فرموده غسل کنيد يا اگر به چيزنجسي چون سگ ، خون و امثال اينها دست زديد ، دستتان را بشوييد ، از اين باب نيست که اينها درنظام هستي نجس آفريده شده باشد...
    بروزم و منتظر زيارت شما. [گل]
    سلام دوست عزيز
    ببخشيد دير اومدم . بازم خاطره اي از شهدا قلبمون را به درد آورد اما ياد قبر گم شده مادر و اينكه شاشد اين شهيد بزرگوار و بقيه شهذاي غريب به مادرشون تاسي كرده باشند تسلا بخش دلها ميشود . اللهم ارزقنا توفيق شهاده في سبيلك

    چفيه عزيز سلام

    اين هفته غروب با يادي از شهيدي از شلمچه

    توسط عزيز بزرگواري به روز شده

    خوشحال خواهيم شد از حضورتان

    يا مهدي

    هنگام وداع ! فرا رسيده است
    شمعي بود از دنياي خود جدا شد
    و به پهنه هستي عالم قدم گذاشت
    به دام عشق پروانه افتاد اسير شد سوخت و گرفتار شد
    اما از خواب بيدار شد و هر کس به سوي کار خويش رفت
    همه رفتند و او را تنها گذاشتند .شمعي دور افتاده
    شمع بودم اشک شدم
    عشق بودم آب شدم
    جمع بودم روح شدم
    قلب بودم نور شدم
    اتش بودم دود شد م......
    ( شهيد دکتر چمران )

    سالروز شهادت شهيد دکتر چمران گرامي و راهش پر رهرو باد

    چون چاره نيست مي روم و تنها گذارمت

    اي پاره پاره تن تو رو به خدا مي سپارمت

    چفيه عزيز وقتي اين خاطره رو خواندم

    بي اختيار ياد حضرت زينب ( س‏) افتادم كه برادرش ..........

    سلام و ممنون از حضورتون.لطف كردين.دلم گرفت.بازم اگه غريبن دلشون خوشه به اين كه شهيدن ما چي؟اگه قريب هم باشيم بازم تو وطن خودمون غريب خواهيم بود.موفق باشيد و التماس دعا
    سلام دوست عزيزم
    وبلاگ ما با چند مطلب به روز است
    خوشحالمان مي کني اگر منتظرمان نگذاري
    ××××××××××××××××××××××××××
    اي پاک کننده ي اشک هايي که هميشه از ناجوانمردي روزگار بر چهره هايمان نشسته . آقاجان آيا وقت آن نرسيده که بيايي و حداقل خون پايمال شده ي مادرت زهرا ( س ) را از اين غاصبان بستاني . آنگاه که سرداب غيبتت را فرو ريختند آنگاه که حرم ملکوتي پدرت را به خاک و خون کشيدند کاش همان موقع لحظه ظهورت بود تا آن از خدا بي خبران را از دم شمشير ذوالفقاري ات مي گذارندي . اي پيداي پنهان دلم آنچنان به هواي ديدنت پر مي کشد که گويي جان از بدنم در حال جدا شدن است . کاش بيايي تا شايد تو را يک لحظه قبل از مرگ ببينم .
    ××××××××××××
    به اميد ظهور منتقم زهرا
    التماس دعا
    سلام
    ممنون از لطف شما
    انتخاب زيبايي بود خدا قبول كنه التماس دعا
       1   2      >