باسلام
برگ پاييز شدي، ريختنت را ديدم روي دستان ملائک، بدنت را ديدمتو که رفتي به خدا داغ به قلبم داديآيتالکرسي روي کفنت را ديدمبيتو اينجا همه ي آينهها تب دارندمن خودم مهر سکوت دهنت را ديدمبوي پيراهن تو، قافلهسالارم شدهر کجا بوي بهار چمنت را ديدمناگهان باغ پر از هقهق باران شد و توبرگ پاييز شدي، ريختنت را ديدم
باتشكر