باسلامتو بالا رفته اي من در زمينم رادر روسياهم شرمگينممن آخر طاقت ماندن ندارم خدايا تاب جان كندن ندارمبيا باز امشب اي دل در بكوبيم بيا اين بار محكمتر بكوبيمبكوب اي دل مشو نوميد از اين در بكوب اي دل هزاران بار ديگرهديه اى كه خدا به مشتاقان خود مى دهد