واقعا چند نفر از ما به خدا سلام مي کنيم . چند نفر از ما در لحظه لحظه هامون اونو به ياد داريم. حتما همتون داستان معروف ردپاي کنار دريا رو خونديد. اصل داستان رو به طور کامل يادم نيست ولي مي گن شخصي وقتي کنار ساحل قدم مي زده مي ديده دو تا رد پا باقي مي مونه وبالاخره مي فهمه اين خداست که با او قدم مي زنه تا اينکه يک روز خيلي ناراحت مي شه خيلي غمگين بوده و مي ره کنار ساحل تا با خدا اروم بگيره اما مي بينه که فقط يک ردپا به جا موند. دلخور مي شه و مي گه خدايا حالا که ناراحتم تنهام گذاشتي . ناگهان صداي خدا رو مي شنوه که بهش مي گه من امروز تو رو در آغوش گرفتم .