چون چاره نيست مي روم و تنها گذارمت
اي پاره پاره تن تو رو به خدا مي سپارمت
چفيه عزيز وقتي اين خاطره رو خواندم
بي اختيار ياد حضرت زينب ( س) افتادم كه برادرش ..........