سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل کننده بی بصیرت، مانند رونده در بیراهه است . هر چه تندتر رود، ازمقصد دورتر شود . [امام صادق علیه السلام]
آرشیو - چفیه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • امروزه بیش از آنچه نتایج جنگ ها و منازعات بین المللی در صحنه های نبرد تعیین شود و بیش از آنچه میزان سلاح ها و تعداد نفرات حاضر درجنگ تعیین کننده نتایج این منازعات باشد،رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی نقش ایفا کننده تری دارند.که رابرت الگانت اندیشمند اجتماعی،شکست آمریکا در ویتنام را علی رغم برتری فیزیکی که آمریکا درجنگ داشت،مطبوعات و تلویزیون می داند.الگانت می نویسد:(برای اولین باردرتاریخ نتیجه یک جنگ در میدان های نبرد تعیین نشد بلکه برروی صفحات روزنامه ها و تلویزیون ها سرنوشت جنگ رقم خورد.)یا درخصوص راه اندازی جنگ میان آمریکا کانادا و اسپانیا روزنامه ها بودند که نقش اساسی را ایفا نمودند.درزمان جنگ اول خلیج فارس نقش تلویزیون ها به ویژه سی ان ان و بی بی سی و حتی درنبرد اخیر آمریکا و انگلیس درعراق نقش رسانه ها به ویژه خبرگزاری ها،سایت های خبری و وبلاگ ها انکارناپذیر است.اصطلاح جنگ شبکه ای در واقع ماخوذ ازهمین کارکردهای رسانه ای است.به قول عبدالرحمن الرفاعی نویسنده عرب،ما درپروتکل های فلاسفه صهیونیسم این عبارات را می خوانیم که:لازم است هیچ خبری دراختیار جوامع قرار نگیرد مگر اینکه با موافقت و تائید ما باشد وتحقق این امر جز با سلطه بر خبرگزاری ها امکان پذیرنمی باشد! این هایی که به قول قرآن مجید درصدد یحرفون الکم عن مواضعه هستند واقعا هم همین گونه برای تحقق نیات خودعمل کرده اند.صهیونیست ها مالکان وبنیان گذاران چهارخبرگزاری بزرگ دنیا یعنی رویتر،آسوشیتد پرس،یونایتد پرس و فرانس پرس بوده اند.آن ها حتی مالکیت اصلی روزنامه های معروف کشورهای غربی و به ویژه آمریکا مانند نیویورک تایمز،واشنگتن پست،دیلی نیوز و...را بر عهده دارند.صهیونیست ها از بزرگترین مالکان هالیوود و بیشترین کارگردانان این سینما را آن ها تشکیل می دهند.بیش از آنچه نقش یا کارکرد دیگری را برای رسانه ها بخواهیم متصور شویم بهتر است از لقب ابزارهای ایدئولوژی سازیاد کنیم که امروزه اساسا دردست صهیونیست ها و به عنوان ابزاری در اختیار امپراطوریهای استکباری و استثماری واقع شده اند.جهان امروزی بیش ازهرزمان دیگری به بحران معنویت دچار شده است شاید ظهور این ابزارهای فرهنگی یکی از مهمترین دلایل آن باشد.البته نگاه ما نسبت به کارکردهای این رسانه های جدید بدبینانه نیست بلکه این حقیقتی است که درعالم واقع مشهود است.معتقدیم درجهت خدمت بشریت می توان به نحو مطلوب بهره گرفت مقام معظم رهبری درتبیین این نوع بهره گیری می فرمایند: آنها (دشمنان) غافلند از این که این ابزارها می توانند مورد استفاده ما هم قرار بگیرند.یعنی وقتی اینترنت به وجود آمد،یک ابزار اختصاصی نبود.ما هم می توانیم از آن استفاده بکنیم.یعنی یک راه دوطرفه است.اگر دشمن می تواند ازعلوم ارتباطات و از پیشرفت ها و تازه های علمی این رشته استفاده کند،ما هم می توانیم استفاده کنیم.ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم.چه مانعی دارد؟ازهمان شیوه هایی که ضلالت را منتشر می کنند،می شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم.استعداد ما در استفاده از ابزارها،استعداد بالایی است...باید از این گونه ابزارها استفاده کرد تا هرچه ممکن است دایره اثر گذاری کار خود را وسیع تر کنیم.در مقطع کنونی که تهدید و تخریب ایدئولوژی ها و فرهنگ ها ازطریق رسانه های نوین به ویژه رسانه های متعاملی چون اینترنت،سایتها،وب سایت ها و وبلاگ ها که امکان حضور مخاطب را در مواجهه مستقیم با صاحبان یا گردانندگان آن رسانه ها فراهم می کند ضروری است با ایجاد یک وبلاگ یا راه اندازی یک وب سایت به عنوان یک شهروند جهانی به مقابله با تهدیدات و تخریب ارزش ها و انعکاس حقایق و تبلیغ واقعیت ها بپردازیم.بیایید با طرح شعار(هر بسیجی یک وبلاگ)به جمع شهروندان دیجیتال برویم مبلغ خوبی برای انقلاب اسلامی و ارزش های دینی باشیم.ما می توانیم اگر بخواهیم.

    به قلم:سیدعلی محمد آذربخش



    دل سوخته ::: سه شنبه 85/11/24::: ساعت 10:14 عصر
    محبت دوستان: نظر

    ای حسین علیه اسلام ...

    ای حسین...ای پاسداردین،

    ای حامی شرف،

    ای خون خدا دررگ زمان

    تو میلادی در شهادت وشهادتی درمیلاد بودی.تو میلاد شهادت بودی.

    تو،شهیدی زنده وحاضردرهمه جای زمین وهمیشه زمان بودی وهستی.

    اینک تو درسروده ها و سرودها،ماندگارترینی،

    درشعورها وشورها وشعارها وشعرها،زنده ترینی،

    حضورتوچون خورشید برپیشانی روز،آشکارودرخشان است.

    تو را ای جاودانه مرد،در لاله های

    خونین کفن،درسیمای سرخ افق درچهره گلگون شفق،

    درموج دریا...در وزش نسیم ها،... در رویش گیاهان،در طلوع خورشید،می بینم.

    ای حسین...ای سالارشهیدان،ای نمونه بودن! ای خلیل حادثه !... ای چراغ بادیه! محروم بودیم ومستضعف،مظلوم بودیم وغارت شده ،اسیر بودیم ومایوس،خسته بودیم وناتوان،خفته بودیم وبی خبر...

    اما توای مصباح هدایت وای کشتی نجات، گام خسته ما را به تلاش کشاندی وافسردگی یاسمان را به شورامید مبدل ساختی وازسکوت ودرنگ و وحشت،به فریاد وهجوم وشجاعتمان رساندی وپای کوفته وپرآبله ما را تا بام آگاهی وتا برج بیداری فرا بردی.

    ما نه ما،که انسانیت وامدار توست وبشریت همواره به تو مدیون خواهد بود.



    دل سوخته ::: دوشنبه 85/11/2::: ساعت 4:13 عصر
    محبت دوستان: نظر

    این سئوالی است که پیش ازهر پرسش دیگری ذهن هر مسلمانی را به خود جلب می کند.چگونه باید انتظار کشید؟ما در زمان غیبت امام زمان(عج)چه وظیفه ای داریم؟چه باید بکنیم که امام زمان(عج) از ما خشنود گردند؟ آشنایی با وظایف منتظر در زمان غیبت ما را یاری خواهد نمود که هرچه نیکوتر انتظار قیام آن بزرگوار را بکشیم.در اینجا اندکی از آن وظایف برای شما عزیزان یادآوری می گردد:

     1- شناخت حضرت مهدی(عج):یکی از مهم ترین وظایف ما در زمان غیبت شناسایی آن بزرگوار است و باید بدانیم که مقصود از این شناسایی تنها آشنایی علمی و یا تاریخی با آن حضرت نیست.بلکه باید به مقامات معنوی آن بزرگوارعرفان پیدا کنیم و امید است در مرحله بعد به آن حضرت قلبا محبت داشته باشیم.

     2- باید بدانیم که اگر از امام زمان خود دوریم.اگر حضرت مهدی(عج)غایب است اگر رنج می کشیم همه وهمه نتیجه ی اعمال زشت خود ماست.پس باید خود را بسازیم.باید اعمالمان را اصلاح نماییم گویی همواره در مقابل مولایمان امام زمان(عج) قرار داریم.حضرت مهدی (عج)نیز به این نکته نظر دارند آنجا که می فرمایند: فلیعمل کل امری منکم ما یقرب به من محبتنا و لیتجنب من کراهتنا و سخطنا. هریک از شما باید به آنچه که به وسیله ی آن به دوستی ما نزدیک می گردد عمل کند و باید از آنچه که به وسیله ی آن به ناخوشنودی و خشم ما می رسد بپرهیزید.

     3- پس از آنکه حضرت مهدی (عج)را شناختیم و اعمال صالح پیشه کردیم باید به دگرسازی و شناساندن آن بزرگوار به دیگران بپردازیم و این وظیفه ای بس مهم وعظیم است.

     4- دعا:برای آن حضرت دعا کنیم و ظهور آن حضرت را از خداوند بخواهیم که خود او فرمود: اکثروا الدعا بتعجیل الفرج و ان ذلک فرجکم. برای فرج بسیار دعا کنید که به راستی گشایش خود شما نیز درآن است.دعا عهد را صبح ها بعد از نماز حتما بخوانیم.در قنوت های نماز دعای فرج را فراموش نکنیم که دعا کردن برای آن حضرت از حقوقی است که آن بزرگوار به گردن ما دارند.و نیز دعای ندبه را که زبان حال یک فرد منتظر و شیدای شیعی و سر شار از معانی جالب و ژرف است در روزهای عید و هر جمعه صبح بخوانیم.

    5- صدقه:برای سلامتی آن حضرت صدقه بدهیم و پس ازنمازهای یومیه خواندن آیت الکرسی را برای سلامتی آن حضرت فراموش نکنیم.

    6- حل مشکلات و ناراحتیهای خود را از آن حضرت بخواهیم و مطمئن باشیم که ایشان مناجات های مارا می شنود و به آن پاسخ می دهند.(ان شاالله تعالی)

    7- از نواب عام آن حضرت فقهای بزرگ شیعه پیروی نماییم و بدانیم که به فرمان حضرت در زمان غیبت تحت سرپرستی آنها هستیم.

     8- دو امر مهم یعنی انتظار فرج و صبر در مقابل ناملایمات را از خداوند متعال مسئلت نماییم.پیرامون وظایف ما نسبت به حضرت ولی عصر(عج)مسائل بیشتری را می توان عنوان نمود که بیان آنها در این مختصر نمی گنجد.



    دل سوخته ::: جمعه 85/10/29::: ساعت 8:12 عصر
    محبت دوستان: نظر

    خیلی راحت وخودمانی وجدی می آمد در جمع شورای فرماندهان لشکر وبه همه مان می گفت:

    من هیچکدام ازشما را فرمانده نمی دانم شما فقط درلفظ فرمانده اید.

    درحقیقت تک تک تان نوکراین بچه های بسیجی هستید.

    خدمتگزار بودن درنظام اسلامی یعنی نوکر بودن. بعد درجمع بچه های

    لشکرتمام فرمانده گردان ها را می آورد جلوی تریبون ومی گفت:

    ((این عزیزان فرمانده شما هستند. اما درعمل آمده اند نوکری شما را بکنند

    شما هم باید در عمل روی کار آنها نظارت داشته باشید)) می گفت:

    ((شما ولی نعمت من هستید من هم نوکر شما هستم))



    دل سوخته ::: پنج شنبه 85/10/21::: ساعت 9:19 عصر
    محبت دوستان: نظر

    پیکر سالم شهید پس از 25 سال

    در بخش(یامچی)از توابع شهرستان مرند مزار پاسدار شهید صمد کرداری از شهدای فتح خرمشهر خارج از گلزار شهدا و در کنار دیوار درمانگاه بخش قرار گرفته بود و به جهت حفظ حرمت شهید وقرار گرفتن او در کنار شهدای دیگر، خانواده شهید تلاش می کردند،تا پیکر مقدس شهید را به گلزار شهدا منتقل کنند.پس از پیگیری های فراوان برادر این شهید که از روحانیون حوزه علمیه قم است،آیات عظام فاضل لنکرانی و مرحوم میرزا جواد تبریزی مجوز نبش قبر و انتقال پیکر شهید به گلزار شهدا را صادر کردند.

    روزهای پایانی ماه شعبان امسال نبش قبرانجام گردید،اما حاضران با حیرت شاهد بدن سالم شهید پس از 25 سال از دفن او شدند.حجه الاسلام احمد کرداری برادر شهید در این خصوص می گوید: در هنگام نبش قبرنگرانی ما ازاین بود که چگونه استخوانهای شهید را جمع و منتقل کنیم وبه سمت قبله در قبر جدید قرار دهیم،اما پس از برداشتن سنگهای قبر شاهد پیکر سالم،موی سر ولباس پلنگی در تن شهید بودیم که این صحنه ما را شدیدا تحت تاثیر قرار داد.وی می افزاید: چون فکر این صحنه را هم نمی کردیم تابوت برای انتقال پیکرشهید تدارک ندیده بودیم وفقط لباس احرام پدرم رابرای جمع کردن استخوانهای شهید همراه داشتیم،از اینرو لباس احرام را بر روی پیکر کشیدیم و با دونفری که همراه ما بودند و با استفاده ازیک لنگر درب چوبی پیکر شهید را به گلزار شهدا منتقل کردیم..

    منبع(صبح صادق)



    دل سوخته ::: پنج شنبه 85/9/23::: ساعت 9:43 صبح
    محبت دوستان: نظر

    دوباره نگاهی به حیاط کردیم.سایه ای از دیوار با لا می آمد.

    گفتم:(حتما خودشه !)

    چندروز بود که شوهرم نمی توانست مدرسه را نظافت کند.

    کمرش درد می کرد.

    مدیر چند بار جلوی دانش آموزان ، شوهرم را تحقیر کرده بود.

    تهدید کرده بود که اخراج مان می کند.

    اثاثیه مان را می ریزد بیرون.

    فکر کردیم شب را بیدار بمانیم ببینیم کار کیست؟
    نزدیک صبح بود که سایه ای از دیوار بالا آمده بود وحیاط را جارو می زد.

    با شوهرم رفتیم توی حیاط.

    دانش آموز کوچک اندامی بود که چهره اش آشنا به نظر می رسید.

    وقتی ما را دید، سرش را زیرانداخت وسلام کرد.

    گفتیم: (اسمت چیه؟!)

    جواب داد: عباس بابایی

    گفتم: پدر ومادرت ناراحت می شوند اگر بفهمند که

    به جای درس خواندن ، مدرسه را جارو می کنی.

    گفت :(من که به شما کمک می کنم ، خدا هم در خواندن درسهایم به من کمک خواهد کرد.)

    برگرفته شده از کتاب(خدمت از ماست)



    دل سوخته ::: پنج شنبه 85/9/9::: ساعت 12:52 عصر
    محبت دوستان: نظر

    محمد ابراهیم روز12فروردین1334در شهررضا( استان اصفهان)در خانواده ای محروم،اما متدین ومتقی پا به عرصه هستی گذاشت.پیش از تولد،پدر ومادرش به کربلای حسینی مشرف شدند.

    از همان ابتدای ورود به مدرسه هوش و استعداد بالای خود را بروز می دهد ودوره دبستان و دبیرستان را با موفقیت تمام پشت سر می گذارد.در سال1352 پس از دریافت دیپلم در دانشسرای اصفهان به تحصیل ادامه می دهد.پس از گرفتن مدرک تحصیلی به سربازی می رود، ا و از این دو سال به عنوان تلخ ترین دوران زندگی یاد می کند.در دوران سربازی به ماهیت پلید رژیم شاه پی می برد و مبارزه ی خود را علیه این رژیم آغازمی کند.

    پس از پایان سربازی،در روستا های اطراف زادگاه خود به شغل معلمی روی می آورد .با اوج گیری انقلاب،به عنوان چهره های شاخص، به روشنگری جوانان و مبارزه علیه رژیم می پردازد مبارزات او به آنجا می کشد که از سوی عوامل ساواک مورد تعقیب قرار می گیرد اما اوهوشمندتراز آن بود که دست ساواک بیفتد، ابراهیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایجاد نظم و امنیت و تشکیل کمیته انقلاب و سپاه پاسداران شهررضا نقش اساسی ایفا می کند.

    حاج همت خرداد 1359برای مقابله با ضد انقلاب به کردستان اعزام می شود.او مدتی به عنوان مسئول (روابط عمومی سپاه پاوه) مشغول می شود وبه خاطر بروزلیاقت وتوانمندی بالای نظامی به عنوان فرمانده سپاه پاوه برگزیده می شود.سپاه پاسداران پاوه با فرماندهی مدبرانه او از مهر 59 تا 60، 25 عملیات موفق برای پاکسازی روستا ها،آزاد سازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعثی عراق انجام می دهد.

    شهید حاج همت همراه حاج احمد متوسلیان به دستور فرمانده کل سپاه مامور تشکیل تیپ محمد رسول الله می شوند.حاج همت در عملیات بیت المقدس محاصره جاده شلمچه - خرمشهر را درهم می شکند و در عملیات رمضان به دنبال اسیر شدن حاج احمد وارد نبرد می شود.

    سرعت عمل و پایمردی لشکر27محمد رسول الله به فرماندهی وی درعملیات والفجر مقدماتی اعجازبرانگیزمی نماید.

    او در مدت فرماندهی تیپ محمد رسول الله که بعدها به لشگر تبدیل شد در چندین عملیات به صورت خط شکن وارد می شود و برگ های زرینی از تاریخ حماسه وافتخار دفاع مقدس را می نگارد.حاج همت با وجود برجستگی های نظامی،عارفی وارسته بود که جز به خدا و رضای حق به چیزی نمی اندیشید. اخلاص درعمل از ویژگی های بارزاو بود.با این همه ارزشها و فضیلتها ،معلوم بود که شهید حاج همت دنیایی نبود و ازنشئه ی دیگر،جان شیفته اش را سیراب، می کرد.روح بزرگش تحمل قفس تن را نداشت. او در میان رگبار گلوله ها در جستجوی بوی وصال بود.سرانجام این رایحه ی دل انگیز مشام جانش را پرکرد وتمام پیراهن تنهایی اش بوی بهشت داد.

    در عملیات خیبرخودش هم می دانست که در (جزیره ی مجنون )الحاق کامل می شود. آری!آن روز التقای ظرف جانش با وسعت دریای بی کران فرارسید.روز موعود،17اسفند1362بود.بهانه،ترکشی بود که ازانفجار توپی در پیکرش نشست وچنان عزیزوگران سنگش کرد که کروبیان جزو اولیائش نامیدند.

    برگرفته شده از کتاب بی کرانه ها



    دل سوخته ::: پنج شنبه 85/8/11::: ساعت 8:40 عصر
    محبت دوستان: نظر

    حرم نسبتا"خلوت بود.کسانی که برای زیارت آمده بودند.به راحتی می توانستند به ضریح نزدیک شوند.گوشه و کنار پراز زمزمه بود.هرکسی درحال وهوای خودش بود.نغمه ی مناجات در فضای حرم حضرت معصومه، دل نشین بود.در گوشه ای جوانی نشسته بود که با شوروحال زیارت عاشورا می خواند.چشم هایش پراشک بود.نگاهش به زیارت نامه نبود.درعالم خود بود و مناجات را ازحفظ می خواند.نگاهش به گذشته بود و می دید که هر قسمت از زندگی اش با بخشی از زیارت عاشورا پیوند خورده است.قسمت های آخر زیارت نامه را می خواند،اما گریه امانش نمی داد،کتاب دعا را بست.سرش را بلندکرد و به ضریح خیره شد.قطره های اشک هنوز از لای پلک ها جاری بود و چشم از ضریح بر نمی داشت.مثل شب هایی که برای بچه های لشکر دعای کمیل می خواند.به آینده ای فکر می کرد که باید در آن قدم می گذاشت. در کنار فرمانده لشکر برای بچه ها،هم روحانی بود،هم فرمانده،هم پیش نماز وهم دلسوز.

    آری او کسی نبود جز، شهید حاج مصطفی ردانی پور. از جایش برخاست و خود را به ضریح چسباند. به التماس افتاد.گفت و گفت تا قلب اندوهگینش کم کم آرام گرفت.از جیبش کارتی درآورد ونگاهی به آن انداخت.مجددا" ضریح را چسبید و گفت: یا حضرت معصومه! یا حضرت زهرا! قصد ازدواج دارم.آمدم شما را به عروسی دعوت کنم.دلم شور جبهه را می زند باید برگردم.نمی توانم دل بکنم فردا شب عروسی دارم.اگر دعوت مرا قبول کنید،مرا سرفراز خواهید کرد.برمن منت بگذارید.شهید ردانی پور کارت دعوت را از همان محلی که زائرین پول های نذری را می انداختند،به داخل ضریح انداخت.

    بیشتر افرادی که در خانه اش جمع شده بودند،لباس بسیجی به تن داشتند.تعدادی هم روحانی بودند.بارویی خوش در مجلس نشسته بودند.شهید ردانی پور درسه کنج اتاق ایستاده بود وبرای جمع سخن می گفت.از جبهه سخن می گفت. ازشب های عملیات.هر چه در دل داشت بیرون ریخت.کم کم صدایش را بلندترکرد:من درحالی عروسی به راه انداخته ام که بچه ها در جبهه به خاک و خون می غلتند.( عروسی من هم زمانی است که در خون خود بغلتم و عمامه من کفن من است.) فردای آن روز اصفهان را ترک کرد.

    در مسیر راه فکر وخیال رهایش نمی کرد.به دعوت نامه ای فکر می کرد که به داخل ضریح انداخته بود.آن شب حضرت زهرا(س) به خوابش آمد.دعوت او را قبول کرده بود.شهید ردانی پور جملاتی را که حضرت زهرا(س) برایش گفته بود تکرار می کرد.به یاد لحظاتی می افتاد که با آنها بود.از یک طرف از حضورآنها در عروسیش لذت می برد،واز طرفی نگران بود که نتواند در برابر شیطان مقاومت کند. مبادا که این سعادت مغرورش کند.



    دل سوخته ::: شنبه 85/8/6::: ساعت 7:5 عصر
    محبت دوستان: نظر

    من در اینجا ازهمه فرزندان عزیزم در جبهه های آتش وخون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش وکوشش

    نموده اند ،.تشکر و قدردانی میکنم وهمه ی ملت ایران را به هوشیاری و صبر ومقاومت دعوت می کنم

    در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسِِِاله را مطره نمایند که ثمره خون ها وشهادت ها وایثار ها

    چه شد؟ اینها یقینا از عوامل غیب و از فلسفه شهادت بی خبرند و نمی دانند کسی برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص وبندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه ای وارد نمیسازد و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جست و جو نماییم.

    مسلم خون شهیدان،انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست،و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دار الشفای آزادگان خواهد بود، خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!

    امام خمینی(ره)



    دل سوخته ::: شنبه 85/7/8::: ساعت 10:39 عصر
    محبت دوستان: نظر

    <      1   2   3      
    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 16
    کل بازدید :425973

    >>اوقات شرعی <<

    >> چفیه<<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    آرشیو - چفیه

    :: لینک دوستان ::

    عاشق آسمونی
    شکوفه های زندگی
    فصل انتظار
    پیاده تا عرش
    یا امیر المومنین روحی فداک
    مهاجر...
    جاده های مه آلود
    بندیر
    سجاده ای پر از یاس
    مهر بر لب زده
    جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
    .:: رایحه ::.
    عــــــــــروج
    کانون فرهنگی شهدا
    ما با ولایت زنده ایم
    شلمچه
    اسوه ها
    دریــــــــای نـــور
    نسیم قدسیان
    منادی معرفت
    سردار بی سنگر
    بوی سیب
    بادصبا
    ما تا آخرایستاده ایم
    وبلاگ گروهیِ تَیسیر
    منطقه آزاد
    یادداشتهای فانوس
    عطر یاس
    مرام و معرفت
    قافیه باران
    پاک دیده
    توشه آخرت
    یا حسین (ع)
    مشکات نور الله
    عطش
    به یاد شهدا
    مهاجر
    شهید قنبر امانی
    شاخآبه عشق
    سیرت پیشگان
    اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
    صدفی برای مروارید
    شهدا
    عرفان وادب
    سرزمین من
    علمدار دین
    شمیم یاس
    فرزند روح الله...
    خطابه
    نیم پلاک
    پر شکسته
    قافله شهداء
    برو بچه های ارزشی
    کوثر ولایت
    دوزخیان زمین
    سرخ بی نهایت
    فصل کودکی
    آسمان آبی
    سرباز ولایت
    صراط مبین
    یا زهرا(س)
    گل پیچک
    .::: رایحه وصال :::.
    به انتظار باید ایستاد!
    کشکول
    شمیم
    حاج آقا مسئلةٌ
    نسیم وحی
    لهجه سکوت
    یاد لاله ها
    مذهبی
    صدفی برای مروارید
    پاتوق جنگ نرم
    ولایت علیه السلام
    منتظر
    شیدای حسین
    کبوترانه
    عشق بی انتها
    به عشق ارباب
    شعیب ابن صالح
    یا رب الحسین
    دنیای واقعی
    باد صبا
    سیر بی سلوک
    آخر عشق
    راز و نیاز با خدا
    دو نیمه سیب
    انتظار
    علوم جهان
    نیروهای ویژه
    به راه لاله ها
    سیب سرخ
    دیده و دل
    پرستوی مهاجر
    فرزند شهید
    شمیم عطر گل یاس
    کوثر
    بانگ رحیل
    صهبای صفا
    بی نشان
    یاس کبود
    سبکبالان
    محمد حسین رنجبران
    من عرف نفسه فقد عرف ربه
    شاخه گلی برای شهید
    دفاع مقدس(راه بی پایان)
    امیرالمومنین علی(ع)
    وصال
    صبح (وبلاگ دفاع مقدس)
    کبوتر غریب
    تلنگر
    کامران نجف زاده
    چفیه یعنی عشق
    نوید شهادت
    فرهنگ شهادت
    کربلای جبهه ها یادش بخیر...
    خادم الشهداء
    عدالت خواهی
    لبیک
    ولایت،مذهبی...
    شیران لرستان
    حرفهای ناب...
    القائم
    کربلایی ها
    دل نوشته
    پلاک، شهادت
    پیام شهبند
    پلاک طلایی
    هویزه
    اذان صبح
    لاله های آسمانی
    آسمان شلمچه
    مشکاة
    یادداشتهای بی تکلف
    ساحل آسمانی
    سجده بر خاک
    بچه پرستوهای شهید
    صراط مبین
    یه منتظر
    پایی که جا ماند
    سنگر بندگی


    :: لوگوی دوستان ::

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<
    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<