سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون حدیثى را شنیدید آن را فهم و رعایت کنید ، نه بشنوید و روایت کنید که راویان علم بسیارند و به کاربندان آن اندک در شمار . [نهج البلاغه]
قرعه کشی - چفیه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •  

     اکثر محصلین و بچه های حوزه مون برای جبهه اسم نوشته بودند و همین روزها باید اعزام می شدند.خبر به مدیریت مدرسه رسید و خیلی شاکی شدند از اینکه اگه همتون برین جبهه دیگه حسابی مدرسه خالی و حوزه تعطیل می شه.خلاصه هرچی نصیحت و اندرز بود بکار گرفتند ولی کو گوش شنوا ! کار به جایی رسید که استادمون یک نقشه کشید و گفت حالا که بناست همتون برین جبهه من هم یک طرح دارم که اگه قبول دارید به قید قرعه به 7 نفر از بچه ها اجازه رفتن به جبهه رو میدیم چون حرف از قرعه به میون اومد همگی قبول کردند ولی قبلش از همه قول گرفت که هرچی قرعه اومد به اون احترام بذارن،ما همگی گفتیم چشم! هرکی هرچی داشت اون روز دیگه رو کرد،همه دست به دعا و راز و نیاز و نذر برداشتند بلکه اسمشون تو قرعه کشی در بیاد. اسامی رو توی کیسه انداختند و یکی پس از دیگری اسمارو خوندند حالا نگاه کن و ببین صفای دل بندگان خدا را !!! شهید مجتبی اکبریان،شهید قدرت الله ملک محمدی،شهید محمد رضا رضوانی،شهید حسینعلی کرمی،شهید محمود قاسمی و آزاده سیروس کاظمی دیگه داشت قلبم از قفسه سینه ام بیرون می اومد که با خدای خودم به نجوا و خواهش و تمناگرانه که خداجون نکنه پیش دوستانم و خلق الله آبرومو ببری!خدا جون نکنه منو قبول نکنی! خدایا نکنه منو لایق ندانی! پس من چی،من که دارم از قلم میفتم یعنی خدایا دیگه هیچی! مگه میشه یعنی می خواهی چی بگی و با این کار چه پیامی رو می خواهی به من بدی! می دونم که همه چی در حیطه اختیار توست.می دونم تو قادری،می دونم تو شاهدی ولی اینم می دونم که تو مهربونی،تو عزیزی،تو لطیفی،خلاصه دست استاد داخل کیسه رفت و بیرون اومد.خدایا ای کاش استاد چیزی نگه و سکوت کنه. دنیا داشت دور سرم چرخ می خورد. کالبدم بی حس شده بود. بغل دستی منو به خودم آورد گفت فلانی خدا قبولت کرد.حرفشو متوجه نشدم همه که متوجه حالاتم شده بودند شروع کردند به هم دیگه تبریک گفتن و صلوات فرستادن تازه داشت کم کم باورم می شد نام منو برده بودند همون جا به سجده افتادم عرضه داشتم خوب خداییه اون خدای مهربون که دل بنده ها رو می لرزونه ولی نمی رنجونه. امتحانشون می کنه و خیلی به ندرت اونا رو رد می کنه و با هر بار به اون ها فرصت تازه ای میده تا بتوانند از امتحان جدید سر بلند بیرون بیان و راه رستگاران رو طی کنند. از همون روز فهمیدم بابا جبهه رفتن هم به این سادگی ها نیست تا خودش نخواد نمی زاره هرکس و نا کسی پا به این خاک مقدس بذاره تا اونجا هم می رفتی می دیدی این آدما با آدمای عادی و معمولی خیلی فرق دارن.باور کنید تو همون مجلس برای همه مون جا افتاده که دیگه کار کار خودشه و یک جورایی همه آماده شدند برن پیش او و همین طور هم شد،در عملیات والفجر 9 تو ارتفاعات ماما خولان بچه ها پر کشیدند و طبق قرعه رفتن پیش صاحب اصلی قرعه.

    حجت الاسلام مصیب بیانوندی



    دل سوخته ::: دوشنبه 86/4/18::: ساعت 11:46 صبح
    محبت دوستان: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 34
    بازدید دیروز: 26
    کل بازدید :426156

    >>اوقات شرعی <<

    >> چفیه<<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    قرعه کشی - چفیه

    :: لینک دوستان ::

    عاشق آسمونی
    شکوفه های زندگی
    فصل انتظار
    پیاده تا عرش
    یا امیر المومنین روحی فداک
    مهاجر...
    جاده های مه آلود
    بندیر
    سجاده ای پر از یاس
    مهر بر لب زده
    جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
    .:: رایحه ::.
    عــــــــــروج
    کانون فرهنگی شهدا
    ما با ولایت زنده ایم
    شلمچه
    اسوه ها
    دریــــــــای نـــور
    نسیم قدسیان
    منادی معرفت
    سردار بی سنگر
    بوی سیب
    بادصبا
    ما تا آخرایستاده ایم
    وبلاگ گروهیِ تَیسیر
    منطقه آزاد
    یادداشتهای فانوس
    عطر یاس
    مرام و معرفت
    قافیه باران
    پاک دیده
    توشه آخرت
    یا حسین (ع)
    مشکات نور الله
    عطش
    به یاد شهدا
    مهاجر
    شهید قنبر امانی
    شاخآبه عشق
    سیرت پیشگان
    اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
    صدفی برای مروارید
    شهدا
    عرفان وادب
    سرزمین من
    علمدار دین
    شمیم یاس
    فرزند روح الله...
    خطابه
    نیم پلاک
    پر شکسته
    قافله شهداء
    برو بچه های ارزشی
    کوثر ولایت
    دوزخیان زمین
    سرخ بی نهایت
    فصل کودکی
    آسمان آبی
    سرباز ولایت
    صراط مبین
    یا زهرا(س)
    گل پیچک
    .::: رایحه وصال :::.
    به انتظار باید ایستاد!
    کشکول
    شمیم
    حاج آقا مسئلةٌ
    نسیم وحی
    لهجه سکوت
    یاد لاله ها
    مذهبی
    صدفی برای مروارید
    پاتوق جنگ نرم
    ولایت علیه السلام
    منتظر
    شیدای حسین
    کبوترانه
    عشق بی انتها
    به عشق ارباب
    شعیب ابن صالح
    یا رب الحسین
    دنیای واقعی
    باد صبا
    سیر بی سلوک
    آخر عشق
    راز و نیاز با خدا
    دو نیمه سیب
    انتظار
    علوم جهان
    نیروهای ویژه
    به راه لاله ها
    سیب سرخ
    دیده و دل
    پرستوی مهاجر
    فرزند شهید
    شمیم عطر گل یاس
    کوثر
    بانگ رحیل
    صهبای صفا
    بی نشان
    یاس کبود
    سبکبالان
    محمد حسین رنجبران
    من عرف نفسه فقد عرف ربه
    شاخه گلی برای شهید
    دفاع مقدس(راه بی پایان)
    امیرالمومنین علی(ع)
    وصال
    صبح (وبلاگ دفاع مقدس)
    کبوتر غریب
    تلنگر
    کامران نجف زاده
    چفیه یعنی عشق
    نوید شهادت
    فرهنگ شهادت
    کربلای جبهه ها یادش بخیر...
    خادم الشهداء
    عدالت خواهی
    لبیک
    ولایت،مذهبی...
    شیران لرستان
    حرفهای ناب...
    القائم
    کربلایی ها
    دل نوشته
    پلاک، شهادت
    پیام شهبند
    پلاک طلایی
    هویزه
    اذان صبح
    لاله های آسمانی
    آسمان شلمچه
    مشکاة
    یادداشتهای بی تکلف
    ساحل آسمانی
    سجده بر خاک
    بچه پرستوهای شهید
    صراط مبین
    یه منتظر
    پایی که جا ماند
    سنگر بندگی


    :: لوگوی دوستان ::

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<
    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<