• وبلاگ : چفيه
  • يادداشت : شهيد مهدي باكري
  • نظرات : 3 خصوصي ، 17 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + ... 
    با سلام
    موزه مقدمتان را گرامي مي دارد
    خواستم عرض كنم محضرتون موسيقي وبلاگتون رو هيچ وقت نشد تا اخر گوش كنم از بس كه دل مي بره
    و التماس دعا
    در ضمن ظاهرا لينك وبلاگ هم اشتباه وارد شده
    باز هم ممنون
    سلام
    من آپم يسر بيا دوست عزيز
    سلام
    خيلي ممنون که به وبلاگ تشنهء حسين سر زديد ولينکش کرديد اجرتون باامام عصرمون وخوشحالم که شما هم به جمع دوستانم اضافه شديد همين حالا لينکتون ميکنم به اميد ارتباط بعدي
    يا علي

    آپديت مي كني خبر بده حاجي....بي جهت دلم شور ميزنه كه ديگه نمي نويسي...!

    كجايند باكري ها...آن مردان بي ادعا... .

    ما رو حتمن دعا كن...شما دلتون پاكه... .

    التماس دعا... .

    بسم الرب الحسين عليه السلام
    سلام
    ممنون که با حضور بهاري خود وبلاگ من را آکنده از بوي خوش بهشت و عطر دل انگيز بهار ولايت و امامت اهلبيت ميکنيد؟!!...يادباد آن روزگاران ...كه بيشتراز ما ياد مي كرديد........ممنون از مطالب زيبا وتلاش تاثير گذارتان....ممنون...
    آن بانوي مهر دعا نموده است مرا ** تغييربداده است احوال مرا
    يا رب ز تو ممنون که رخصت دادي ** تغيير دهد حال من احوال مرا

    عشق را در کوچه من آموختم *** شمع بودم شعله ديدم سوختم
    شعله آنجا سوزش آتش نبود *** مادرم را ديدم آنجا سوختم

    تقارن ايام فاطميه ورحلت جانسوز امام خميني بنيانگذار کبير انقلاب حزنمان راصد چندان کرده است.......انالله و انا اليه راجعون
    وضعيت عمومى حضرت امام اصلا خوب نبود ولى بعدازظهر گويى مجددا كمى به هوش آمده بود. كهولت ‏سن، بيمارى صعب ‏العلاج و وضع نامناسب قلبى دست ‏به دست هم داده بودند تا ملتى را داغدار كنند. كارى از دست پزشكان بر نمى‏آمد. على‏رغم تلاش همه جانبه و درمانهاى متعدد و مختلف، كارى از پيش نمى‏رفت. انبوه جمعيت هر لحظه در جماران بيشتر و بيشتر مى‏گشت، اشكها از نگرانى جارى بود و دستها به سوى آسمان بلند. چشم حاج احمد آقا مانند چشم ميليونها انسان ديگر، چشم ميليونها فرزند ديگر امام، اشك آلود بود. دستان امام لرزش داشت و در لحظات آخر با صدايى لرزان فرموده بود: "من مى‏دانم زنده نمى‏مانم، اگر مرا براى خودم نگهداشته ‏ايد به حال خودم بگذاريد و اگر براى مردم است هر كارى مى‏خواهيد بكنيد. "

    در سراسر ايران دستها به دعا برداشته شد، حتى در خارج از مرزها عاشقان امام ضجه‏كنان بقاى امام را از يگانه استدعا مى‏كردند، ولى در ساعت 20/10 دقيقه بعدازظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368، دعاى امام بر دعاى ميليونها انسان غلبه يافت و قلب ملت از كار ايستاد....
    بازهم با قدوم بهشتي خود فضاي وبلاگ ما را بهشتي سازيد.....
    منتظرم....
    ياعلي مدد.
    بنام خدا سلام وعرض تسليت وقتي خبر رحلت امام اومد مي گفتيم بدون امام مگه ميشه شهر که هيچ دلهامون همه عزادار شد چند سال گذشت بدون ايشون بچه يتيمها به هر صورتي که بود ادامه دادند بالا رفتند افتادند دوباره پا شدند و ما ميرسيم بالاي کوه و ميايد صاحب اصليمون بچه ها دوباره ميشنيم پاي کلاس درس درس عشق و اخلاق و حماسه و حريت و.... و عبوديت التماس دعا ممنون از حضور
    حس سنگيني به ادم دست ميده .يه حسي كه ميگه مديونيم به شهدا خيلي ...
    چقدر دلم مي خواست شهيد باكري هاي زنده در اطرافمون بودن .يعني كساني كه قبل از مردنشون بشاسيمشون.نه اينكه وقتي رفتن ما هم بگيم حيف ....
    اما باز هم دستت درد نكنه كه ياد اونا رو به اين زيبايي زنده مي كني....
    حق نگهدارت باشه.....
    سلام
    فرا رسيدن ايام شهادت حضرت صديقه كبري را تسليت عرض ميكنم
    اميدوارم ما هم مثل اين شهدا هدفمونو خوب بشناسيم و در راهش مقاومت كنيم
    التماس دعا

    سلام عليكم .منهم ايام شهادت خانوم فاطمه زهرا رو خدمتتون تسليت عرض ميكنم .اميدوارم از رهروان واقعي خانوم بشمار بياييم .در قسمت نوشته هاي منتخب با وب زيباتون آشنا شدم .اميدوارم هميشه در همه عرصه ها منتخب باشيد .

    التماس دعا .ياعلي

    سلام
    من اولين بار که به وب شما ميام ولي خيلي خوب وسنگين مينويسيد و منهم شهادت بيبي دوعالم مادر حسن,نوکرشم حسين,محبشم زينب دل شکسته حضرت فاطمه را به شما وهمه دوستان تسليت عرض مينمايم

    خواستم بگويم فاطمه دخت نبي است ديدم فاطمه نيست
    خواستم بگويم فاطمه مادر حسنين است ديدم فاطمه نيست
    نه اين همه هست واين همه فاطمه نيست
    آخرين يادگار علي

    جاي ياس رو مي دونه
    سر مي ذاره رو خاک بقيع
    خسته از اين زمونه
    مي ريزه پاي ياس کبود
    اشکاي دونه دونه
    خوشحال ميشم همديگرو لينک کنيم خبرشو بهم بده ومنتظر نظر زيباتون هستم

    سلام به شما دوست خوبم ببخشيد اين چند وقت دير به دير بهتون سر زدم وبلاگ بازي بزرگان دوباره به روز شد با مطلبي تحت عنوان

    اين ديگه باز نيست

    در نظربازي ما بي خبران حيرانند من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند

    عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي عشق داند که دراين دايره سرگردانند

    بنام خدا
    با سلام
    حكايت جالبي بود . همه شهداي عزيز ما خصوصاً سرداران شهيد دفاع مقدس حين عمليات سر از پا نمي شناختن و خستگي برايشان معنا نداشت و به قول معروف خستگي را خسته مي كردن .
    خدايا ما را شرمنده شهدا نكن .
    موفق و سربلند باشيد .
    التماس دعا

    بسمه تعالي

    سلام

    ياد سرداران مخلص دفاع مقدس به خير كه خود الگويي بودند براي رزمندگان اسلام .

    يا علي

    ما بي خيال ماجرايه كوچه نمي شويم
       1   2      >